مذهب علیه مذهب
نویسنده:
علی شریعتی
امتیاز دهید
بخشی از این کتاب را با هم مرور می کنیم:
وقتی صحبت از تاریخ میشود، مقصود از اصطلاح رایج تاریخ، تاریخ پیدایش تمدن و خط نیست، مقصودم آغاز زندگی اجتماعی نوع کنونی انسان بر روی زمین است. بنابراین شروع خط شش هزار سال سابقه دارد، در صورتی که از تاریخی که من صحبت میکنم، بیش از سی هزار سال یا چهل هزار سال و بنا به بعضی نظرها پنجاه هزار سال سابقه دارد؛ یعنی از طرق گوناگون: باستانشناسی، تاریخ، زمینشناسی، بررسی افسانهها و اساطیر. از مجموعه این وسایل، شناخت بیشوکم مجملی از انسان اولیه و مسیر تحولات اجتماعی و سبک زندگی و سبک اعتقادی او تاکنون داریم. در تمام این دورهها که بخش اولش از اساطیر و قصهها حکایت میکند و به میزانی که به زمان اخیر میرسد، روشنتر و مستندتر میشود و تاریخ به سخن میآید، همواره در تمام صحنهها، «مذهب علیه مذهب» قد علم کرده و همواره بدون استثنا مذهب بوده است که علیه مذهب مقاومت کرده است. چرا؟ بهخاطر اینکه تاریخ، جامعه یا دوره خالی از مذهب نمیشناسد؛ یعنی جامعه بیمذهب در تاریخ سابقه ندارد، انسان بیمذهب در هیچ نژاد و در هیچ دوره و در هیچ مرحله از تحول اجتماعی و در هیچ نقطهای از زمین، وجود نداشته است.
در اواخر، یعنی از قرونی که تمدن و تفکر و تعقل و فلسفه رشد کرده، گاه به افرادی برمیخوریم که معاد یا خدا را قبول نداشتهاند. اما این افراد، هرگز در طول تاریخ به شکل یک طبقه، یک گروه و یک جامعه نبودهاند. به قول کارل، «تاریخ همواره دارای جامعههایی بوده است که این جامعهها بهطورکلی یک سازمان مذهبی بودهاند». محور و قلب و ملاک هر جامعه، ایمان مذهبی، پیغمبر یا کتاب مذهبی و حتی شکل مادی هر شهر، هر مدینه، نشان دهنده وضع روحی آن جامعه بوده است...
بیشتر
وقتی صحبت از تاریخ میشود، مقصود از اصطلاح رایج تاریخ، تاریخ پیدایش تمدن و خط نیست، مقصودم آغاز زندگی اجتماعی نوع کنونی انسان بر روی زمین است. بنابراین شروع خط شش هزار سال سابقه دارد، در صورتی که از تاریخی که من صحبت میکنم، بیش از سی هزار سال یا چهل هزار سال و بنا به بعضی نظرها پنجاه هزار سال سابقه دارد؛ یعنی از طرق گوناگون: باستانشناسی، تاریخ، زمینشناسی، بررسی افسانهها و اساطیر. از مجموعه این وسایل، شناخت بیشوکم مجملی از انسان اولیه و مسیر تحولات اجتماعی و سبک زندگی و سبک اعتقادی او تاکنون داریم. در تمام این دورهها که بخش اولش از اساطیر و قصهها حکایت میکند و به میزانی که به زمان اخیر میرسد، روشنتر و مستندتر میشود و تاریخ به سخن میآید، همواره در تمام صحنهها، «مذهب علیه مذهب» قد علم کرده و همواره بدون استثنا مذهب بوده است که علیه مذهب مقاومت کرده است. چرا؟ بهخاطر اینکه تاریخ، جامعه یا دوره خالی از مذهب نمیشناسد؛ یعنی جامعه بیمذهب در تاریخ سابقه ندارد، انسان بیمذهب در هیچ نژاد و در هیچ دوره و در هیچ مرحله از تحول اجتماعی و در هیچ نقطهای از زمین، وجود نداشته است.
در اواخر، یعنی از قرونی که تمدن و تفکر و تعقل و فلسفه رشد کرده، گاه به افرادی برمیخوریم که معاد یا خدا را قبول نداشتهاند. اما این افراد، هرگز در طول تاریخ به شکل یک طبقه، یک گروه و یک جامعه نبودهاند. به قول کارل، «تاریخ همواره دارای جامعههایی بوده است که این جامعهها بهطورکلی یک سازمان مذهبی بودهاند». محور و قلب و ملاک هر جامعه، ایمان مذهبی، پیغمبر یا کتاب مذهبی و حتی شکل مادی هر شهر، هر مدینه، نشان دهنده وضع روحی آن جامعه بوده است...
آپلود شده توسط:
Reza
1398/12/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مذهب علیه مذهب